مطالب پیشنهادی

3 Comments

  1. 1

    هلن

    نمیدونم چی بگم /خدایش رحمت کند

    Reply
  2. 2

    متین کابلی

    سلام بر نویسنده. شما در حق نادرپور بی انصافی میکنید. اینکه او روانی افسرده داشته و همیشه دستخوش نومیدی و در اوج جوانی همواره روبه روی آئینه ایستاده و پیری و مرگ خود را میدیده واضح است. ولی کار کدام شاعر یا هرهنرمند دیگر محصول روان و “احساسات شخصی” اش نیست که از نادرپور نباشد. بی شک، اشعار او میتوانند بر روان های حساس و مستعد تأثیری زهرآگین وارد کنند. ولی او هم مانند هر آدم دیگری حق داشته، دردش یا شورش را بیان کند. شاعری اش در استادانه بودن این بیانست. خواندنش هم جبری نیست. خودش هم تقاضا نداشته است. فراموش نکنیم که یکی از صادق ترین شاعران هم هست: نمیدانم در کجا با صراحت میگوید، که او را با “تعهد” کاری نیست..

    Reply
  3. 3

    امیر غلامی

    سلام
    عرض بنده هم اینه که مادر حال نقد یک شاعر یا نویسنده هستیم، نه یک پیامبر که قراره الگویی اززندگی رو آموزش بده، بله شاعر و نویسنده پیامش ازبطن خودش میاد نه ازآسمان، لیکن هرکسی بسته به احوالات خودش بااون ارتباط برقرار میکنه،که شما نکردی و شاکی ازاینی که باید از احوالات شما میسرود!
    روحش شاد.

    Reply

نظر خود را دربارۀ این مطلب بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

انتشار مقاله از سایت نصور در رسانه های دیگر بدون لینک منبع روا نیست.