پوپر پیش از اینکه یک اندیشمند سیاسی باشد، فیلسوف علم است. با وجود آثاری که او در فلسفه علم و شناخت دارد، نظریات او در این باب در کتاب «شناخت عینی» که در سال ۱۹۷۲ منتشر شد، شکل نهایی خود را به دست می آورد. او انسان را «حیوان مساله حل کن» می داند. انسان ها در طول حیات به مسائلی برخورد می کنند و سعی در حل آنها دارند، ولی در مسیر حل این مسائل، سوالات دیگری برایشان ایجاد می شود. درنهایت، تمام زندگی به کشف راه هایی برای حل این مسائل می گذرد و به این ترتیب با حل هر مساله یی یک قدم به پیش می روند. ولی از آنجا که همواره مسائل جدیدی پیش روی آنها قرار می گیرد، انسان ها هیچ گاه به کمال نمی رسند.
آیزایا برلین از مهم ترین متفکران سیاسی لیبرال در قرن بیستم و از جمله کسانی است که مانند هایک، پوپر و آرنت، مهاجرت را به زندگی تحت امر حکومت های توتالیتر ترجیح داد. با وقوع انقلاب ۱۹۱۷ روسیه، او به همراه خانواده اش به انگلستان رفت و بعدها طی جنگ دوم، خانواده او توسط نازی ها کشته شدند. این تجربه شخصی و البته آموزش انگلیسی او بر اندیشه ضدتوتالیتاریانیستی اش تاثیر آشکار گذاشت. تلاش های علمی او در آکسفورد بر پایه فهم نقش اندیشه ها در سیاست بود. او اساس حکومت های توتالیتر را تفکر مونیستی می داند و مبنای نظریات سیاسی او دفاع از پلورالیسم است.