شاید هیچ مستشرقی به اندازه هانری کربن در نقد شرق شناسی نکوشیده باشد. حقیقت این است که کربن یک شرق شناس نبود بلکه مستشرق به معنی اشراقی کلمه بود. کربن از چشم اندازی فراتر از پژوهش های تحقیقی به مسئله نگاه می کند. از نظر او انحرافی که در معرفت شناسیِ غربی در طی سالیان متمادی رخ داده است، باعث گردیده حقیقت را چیزی جز آنچه می پندارند ندانند. از سوی دیگر کربن اعتقاد دارد که نظریه تعطیل مبتنی بر خردگرایی دوره روشنگری است، و گرفتار خردی که هر چیزی منافی با عقل تجربی و استدلالی را به کنار می نهد. بنابراین کربن تأکید می کند که «باید هرگونه پیش داوری خردگرایانه را ... به کنار نهیم».