آنچه به شکل فرقه ای خاص با عنوان معتزله در اندیشه اسلامی معرفی میشود، به فرقهای برمیگردد که واصل بن عطا در بصره تاسیس کرد (۱۳۱-۱۰۵)و در عهد هشام و دیگر خلفای اموی و در دوره عباسی تداوم یافت. در این دوران فتوحات اسلامی به رکود رفته بود و مسلمانان در شهرها مستقر شده بودند. در آغاز اسلام، مسلمین در شبه جزیره عربستان ایمانی ساده داشتند و در مساله وحی چون و چرایی نمیکردند. اما اعراب که دست به فتح کشورهای دیگر زده بودند، به خواست خود رسیدند و بر تمدنهای بزرگ آن روزگار تسلط یافتند. آنچه به دیگر مسلمان انگیزه فتح و استیلا بر سایر ممالک را تزریق میکرد، احساس برتری دینی شان بر سایر ادیان بود. بعد از جنگهای فراوان و تسلط یافتن بر سایر کشورها، حفظ مرزهای فتح شده در اولویت بود. اگرچه با تصاحب ثروت ممالک اشغالی سپاه کافی برای حفظ مرزها و جلوگیری از شورشها فراهم آمده بود، اما به هر حال آنچه پشتوانه این استیلا بود، صبغه دینی و اعتقادی داشت. با آنکه کشورهای دیگر با اعمال قدرت خلع سلاح شده بودند، اما به هر حال نظام حاکم برای اثبات هویت خود باید پاسخگوی اندیشههای قدیمیتر آنها میبود.