فیلسوف پیر لهستانی درگذشت. لشک کولاکوفسکی پس از هشتادویک سال رفتوآمد میان مارکسیسم-لنینیسم، ریویزیونیسم، کانسرواتیسم، لیبرالیسم و سوسیالیسم کیلومترها دور از زادگاه خویش از دنیا رفت. دنیایی که به او و نسل او سخت گرفته بود؛ دو جنگ جهانی، سالهای طاقتفرسای جنگ سرد، سوسیالیسم واقعاً موجود و نهایتاً هژمونی مطلق و تکقطبی ایالات متحده را به ساکنان کره زمین تحمیل کرده بود و آوارگی و مهاجرت را تقدیر ناگزیر روشنفکران و مردمان عادی. نصیب کولاکوفسکی هم در این میان بیش از ۲۰ سال دوری از وطن بود.
زندگی و حیات فکری لشک کولاکوفسکی (Kolakowski Leszek) شباهتی بسیار به سرنوشت آن بخش بزرگ از روشنفکران جهان در قرن بیستم دارد که در آغاز با شور و هیجانی توصیف ناپذیر، مجذوب و مسحور ایدئولوژی های اتوپیایی و آرمانگرایانه شدند و در جست وجوی ناکجاآباد، چنانکه کارل پوپر می گوید، «سرمست از رویای عالمی زیبا»، سر از برهوتی درآوردند که تنها جمود فکری و ویرانی فرهنگی و از هم پاشیدگی اجتماعی در پیش چشمانشان ظاهر شد. در میان اندیشمندان معاصر اروپایی که در نیمه دوم قرن بیستم میلادی کوشیدند تا با آرا و افکار خود بر تفکر فلسفی و حیات اجتماعی مغرب زمین تأثیرگذارند، نام لشک کولاکوفسکی از جایگاهی خاص برخوردار است.