مقاله حاضر به تاریخچه جنبش پدیده شناسی در حلقه های فلسفی آلمان، گسترش جنبش در خارج از آلمان و اینکه پدیده شناسی در چه رشته هایی به کار رفته است، می پردازد. سپس به بررسی پدیده شناسی از نگاه فرانتس برنتانو، نیکلای هارتمان و موریس مرلوپونتی می نشیند. نویسنده معتقد است پدیده شناسی از نگاه برنتانو، بر ادراک باطنی به عنوان منشأیی شهودی که مقدم بر مفهوم هوسرل از پدیده شناسی، به عنوان مطالعه شهودی ذوات از طریق تحلیل توصیفی تجربه باطنی بود تأکید دارد، نویسنده در جای دیگری به توصیف و تحلیل نیکلای هارتمان، فیلسوف نوکانتی ، که نظام پدیده شناسی ارزشی را ضابطه مند کرد، می پردازد.