در وهله اول، دیدگاه شریعتی در قبال مارکسیسم متناقض به نظر میآید. گاهی شدیدا به محکومکردن آن میپردازد و گاهی نیز در جای دیگر مفاهیمی را از آن آزادانه به عاریه میگیرد. این تناقض ظاهری، باعث میشد که بعضیها او را از نظر سیاسی ضدّ مارکسیسم قلمداد کنند، دیگران تصور میکردند که او مارکسیستی است که عقاید واقعی خود را تحت پوشش اسلام پنهان میدارد، افراد دیگری هم بودند که او را یک فرد مبهوت و یک روشنفکر متحیّر معتقد به خط سوم قلمداد میکردند. این تناقض ظاهری، هنگامی برطرف میشود که بدانیم از نظر شریعتی سه مارکس و بنابراین سه تعبیر مارکسیستی جداگانه وجود دارد...