میدان توپخانه (= سپه) یکی از میدان هایی است که هم در زمان قدیم از اعتبار ویژه ای برخوردار بوده و هم امروزه یکی از میدان های پُر رفت و آمد و معتبر تهران بحساب می آید. این میدان که مرکزی است که در آن خیابان های امیر کبیر، ناصر خسرو ، باب همایون، سپه، فردوسی و لاله زار به یکدیگر می رسند، در سال۱۲۸۱ ق احداث شد و در ابتدای احداث آن، میرزا قهرمان امین لشگر، وزیر گمرکات ناصر الدین شاه در ضلع شرقی اش، عمارت وسیعی با سردری گچ بُری شده و زیبا ساخت که بعد ها انگلیسی ها برای ساختن بانک خود درآن محل چهره ی این عمارت را بکلی تغییر دادند.
قلب تان مهر جهان افروز باد روز و ماه و سال تان نوروز باد ! پایان بخش مراسم نوروزی جشن سیزده بدر است که روز سیزدهم فروردین ماه اتفاق می افتد و در واقع می توان گفت که سال تازه برای کار و فعالیت های اجتماعی و فرهنگی و کشاورزی از روز چهاردهم فروردین آغاز می گردد.
سر آغاز جشن ِ نوروز، روز نخست ماه فروردین (روز اورمزد) است و چون برخلاف سایر جشنها برابری نام ماه و روز را به دوش نمیکشد، بر سایر جشنهای ایران باستان برتری دارد. در مورد پیدایی این جشن افسانههای بسیار است، اما آنچه به آن جنبهی راز وارگی میبخشد آیینهای بسیاری است که روزهای قبل و بعد از آن انجام میگیرد.
تاریخ و سنن هر ملتی شناسنامه آن ملت است. در این میان تاریخ سرزمین ایران سرشار است از بلبلان شیرین نفسی همچون مولوی، سعدی و حافظ که در وصف سنت هایی همچون نوروز چنان نغمه سرایی کرده اند که عطر نفسشان همواره مشام جهانیان را نیز مملو از بوی سوسن و سنبل می کند. نوروز این یگانه ترین روز و شیرین ترین یادگاری است که از اجداد ما برایمان به امانت مانده است. بنابراین آگاهی از چگونگی برگزاری جشن ها و آئین های این سنت دیرین و صمیمی حداقل وظیفه ملی است که بر دوش ما قرار دارد.
ایرانیان باستان عقیده داشتند که شادی از بخشش های اهورایی و اندوه از پدیده های اهریمنی است. آنان غم را نمی شناختند و حتا در سوگ کسی نیز به اندوه نمی نشستند و شیون و زاری را گناهی بس برزگ می شمردند. از این رو می کوشیدند تا همیشه شاد باشند و در هر فرصتی جشنی سزاوار می آراستند و با گرد هم آیی به شادمانی و سرور می پرداختند. در میان این جشن ها سه جشن زمستانی - جشن یلدا ، جشن چهار شنبه سوری و جشن سده - که آتش در آنها نقشی اساسی داشت و آتش افروزی از مراسم بنیانی انها بود، از اعتبار دیگری برخوردار بود. و باز در میان این سه جشن، جشن سده گرامی تر بود، چرا که ریشه ی آن با جشن با پیدایش آتش پیوندی تنگاتنگ داشت.
مشتاق علیشاه که نام اصلی اش میرزا محمد تربتی است، جوانی خوش سیما و برازنده و از مریدان شاه نعمت الله ولی بود که از اصفهان به کرمان کوچ کرد و در این شهر ساکن شد. او هنرمندی شوریده بود که هم شعر می سرود و هم سه تار را به مهارت می نواخت، و اصلا ً نام او با نام سه تار عجین است چرا که وی یک سیم به سیم های سه تار افزوده که به نام وی، «سیم مشتاق» نامیده می شود.
در اوایل حکومت ناصرالدین شاه، محل فعلی اداره ی پست، شهربانی سابق، وزارت دفاع ملی و ... سراسر بیابان بود و سربازان در آن «مشق» می کردند، به همین سبب آن را میدان مشق می نامیدند. در دوران پهلوی دوم در بخشی از آن بناهای نظامی و دولتی ایجاد گردید و قسمتی از آن هم به صورت گردشگاه در آمد که به آن باغ ملی می گفتند. اما چندی نپایید که آن بخش هم به تصرف ساختمان ها درآمد، ولی با اینهمه نام آن و سردرش هنوز تا این زمان پابرجاست.
به آفرید پسر فروردین از اهل زوزن بود و در ده سیراوند از روستاى خواف برخاست. پس از آنکه به آفرید دعوى پیغمبرى نمود خواه به واسطه اوضاع آشفته خراسان که مردم این سامان را مستعد شورش بر ضد اعراب کرده بود و خواه به سبب شخصیت و قوت اعتقاد او، جمعى کثیر به وى ایمان آوردند. آنچه که به آفرید مطرح ساخت کوششى در جهت نزدیک کردن آئینى نوعاً زردشتی_ نه دین زردشت_ و آئین جدیدى بود که اعراب آورده بودند. به آفرید با تلفیق آموزه هاى زردشتى و اسلامى زمینه را براى پذیرا شدن خود فراهم کرد. برخى از این شرایع با رسوم و آداب معمول زردشتیان آن زمان تعارضى شدید داشت.
امروزه هرگاه بازار تهران را به یاد می آوریم، بی درنگ راهروی سر پوشیده ای در نظرمان مجسم می شود با دو ردیف دکان که روبروی هم زیر آن سقف مشترک قرار دارند. اما این تجسم با هویت اصلی بازار در تهران قدیم بسیار متفاوت است، چرا که در آن زمان چون ارتباط مردم با هم بسیار محدود و سنتی بود، بازار نه فقط یک مرکز داد و ستد، بلکه یکی از مراکز عمده ی رابطه های اجتماعی و سیاسی میان مردم - از هر طبقه و دسته ای - به شمار می رفت و جایگاه وسیعی در قلب تهران قدیم، نزدیک به کاخ های سلطنتی ( ارگ ) و دیگر مراکز حکومتی داشت و همچنین نزدیک به مسجد جامع بود. زیرا که هر یک از این دو مکان عمومی (بازار و مسجد) باعث تقویت یکدیگر می شدند. البته امروز هم بازار تهران تا حدودی موقعیت خود را حفظ کرده است.