با قراردادن زیمل در سنت جامعه شناختی آلمانی مارکس و وبر، خواسته ایم بُعد انتقادی آثارش را بازسازی کنیم. مفهوم انتقاد اینجا در دو معنای متکامل مدنظربوده است : یکی در معنای کانتی تحلیل شرایط امکانپذیری شناخت، دیگری در معنای مارکسیستی تحقیق با الهام از آنچه در گذشته هابرماس آن را «فایده شناخت رهایی بخش» می نامید. بنابراین همراه با زیمل موضعی علیه مارکسیسم جزمی داشته ایم که پیوسته و به هر قیمت درصدد واقع انگاشتن دیدگاه خود است، و همراه با مارکس موضعی علیه ویتالیسم زیر سلطه نیچه ای داشته ایم که غیرعقلانیت جامعه سرمایه داری را تا اعماق غیرعقلانی زندگی رسوخ می دهد.
بسیاری از انسانها دیندار هستند. مساله اشتغال و ذهن انسان به دین تا اندازهای حائز اهمیت است که حتی برخی دین را وجه اصلی امتیاز بشر دانستهاند. هیوم در کتاب ادیان زنده جهان مینویسد : در تاریخ بشر هرگز حتی قبیلهای وجود نداشته است که به گونه ای دیندار نبوده باشند. به تعبیر میر چا الیاده انسان به نحوه چاره ناپذیری به انواع و اقسام شیوه ها دینی و دین ورز است و موقعیت و طبیعت انسان لامحاله در چنین جهتی است. رازهای عظیم و شگرف و بی اعتباری جهان و همچنین خود آگاهی پرسشگر و ارزیابی کنند. جستجوی ارزشها و حقایق والا را که فقط نام دیگری بر پرس و جوی دینی است ناگزیر می سازد.