به نظر میرسد که متفکران زن، مرز بین عقلانی/ احساسی، بیرونی/ درونی را میشکنند و معتقدند که همه اینها با یک پیوندی میتوانند توسعه پیدا کرده و ادامه یابند و ادعای بزرگی که همه آنان مطرح میکنند این است که احساسات در فرآیند دستیابی به فهم اخلاقی باید تحسین شود؛ یعنی رشد اخلاقی احساسات از فضایل است و همین نگرش باعث میشود تا «نظریه اخلاق فضیلتگرا» نسبت به نظریه «تکلیفگرا» و «پیامدگرا» که به اصول، کلیات و عقلانیت بسیار وابسته بودند، در میان زنان طرفداران بیشتری پیدا کند.
در ستایش دیوانگی کتابی است در مدح دیوانگی از زبان خودش. در این کتاب دیوانگی زبان میگشاید و ادعا میکند که راز شادمان ساختن مردم و خدایان در دست من و فقط در دست من است. دیوانگی در این بیانیه میکوشد جایگاه رفیع خود را در خوشبختی مردمان نشان دهد؛ هر چند که بر او پوشیده نیست که دیوانگی ,حتی در نزد دیوانگان، تا چه اندازه بد نام است.