از مهمترین جریان هایی که در عصر قاجارها به وجود آمد فکر تغییر و اندیشه نوین مبتنی بر اصلاحات بود. درحقیقت، آنچه موجب پدیدار گشتن این جریان شد بروز شرایط خاص بود که لزوم بازسازی و اصلاح را میطلبید. عواملی چون تماس با غرب، تاثیر حضور استعمار، انسجام اجتماعی در قالب شکل گیری طبقات نوین، اشاعه فکر نو و درخواست استمرار تغییرات، مسافرت رجال و دانشجویان به فرنگ و انتقال مشاهدات به هموطنان، ورود پدیده های جدید تکنیکی، فنی، فرهنگی (تلگراف، روزنامه، مدرسه و...) ، به خصوص طرح آرای اندیشمندان و خردورزان اروپایی در مورد آزادی، برابری، سوسیالیسم، قانون مدنی و مشروطیت سبب شد تا موجی از داخل و خارج نظام قاجار برای انجام تغییرات گسترده به پا خیزد. چنین به نظر میآید که بروز این شرایط خاص که به تعبیری میتوان آن را با مفهوم مدرنیسم و ورود مدرنیته به ایران یکسان پنداشت سببی بر آن شد تا برخی رجال آگاه تر پی ببرند که جامعه شان چه میزان عقب مانده میباشد و در جوامع دیگر چه تغییر و تحولاتی رخ داده است و در نتیجه رویای اصلاح و خیال تحول را در سر بپروانند.