اشاره: گرچه در یک نگاه اولیه و کلی بحث راه سوم گیدنز یکی از پاسخهایی بهنظر میرسد که در سالهای اخیر به مسایل و دشواریهای چپ داده شده است اما با نگاه دقیقتر به تاریخ شکلگیری و تطور جریانهای گوناگون چپ و نیز محتوای بحث راه سوم و جریانی که این بحث سعی در رفع معضلات آن دارد یعنی سوسیال–دموکراسی اروپای غربی، به این نتیجه میرسیم که راه سوم را بیشتر باید درون فضای بحث لایههای مختلف گفتمان لیبرال بهحساب آورد تا گفتمان چپ. به اعتقاد نگارنده راه سوم را باید جزو جریان گفتمانی ویژهای محسوبکرد که تلاش دارد گفتمان چپ و لیبرال را تلفیقکند اما این تلاش –هرچند اصحابش معمولاً به آن اعتراف نمیکنند– از منظر گفتمان لیبرال و با محوریت و پیشفرضهای این گفتمان صورت میپذیرد و در پی آن، گفتمان چپ درون گفتمان لیبرال جذب میشود. این جریان گفتمانی با تکیه بر برداشت خاصی از نیای مشترک چپ و لیبرالیسم که به انقلاب فرانسه و عصر روشنگری میرسد، تلاش میکند تا گفتمان چپ را از موضع خصم اصلی لیبرالیسم و سرمایهداری مدرن به شریک منتقد این نظام تبدیلکند. این جریان در وضعیت فعلی جهان و بهخصوص خاورمیانه اهداف سیاسی ویژهای را تعقیب میکند که در آینده به آن خواهیم پرداخت.