سیر خردگرائی و دگراندیشی در اروپای باستان به سالهای پیش از میلاد مسیح بر می گردد. «گزنوفون» ( ۴۲۷- ۳۵۴ ق م) تاریخنویس، نویسنده و سردار یونانی جز اولین خردگرایانی بوده که در آن مقاطع زمانی جلب توجه می کند. درباره او بسیار چیزها نوشته اند. او اهل « کولوفون» بود و پرستش بت ها را قبول ندا شت زیرا معتقد بود که: " اگر گاوها، اسب ها، و شیر می توانستند نقاشی کنند، حتما خدایان گاوها بشکل گاو و خدایان اسب ها بشکل اسب و خدایان شیرها بشکل شیر بود و بالاخره خدایان هر نوع شبیه خود آن نوع بود". عقاید « گزنوفون» در همه جا پخش شد. اما طبقه حاکمه تحمل این را نداشت که کسی درباره ی وجود خدایان شک کند یا به شوخی از آنها یاد کند ، چون این خدایان بودند که از ادعاهای به اصطلاح «مقدس و مشروع» آنها برای در دست داشتن قدرت، حمایت می کردند؛ با این وصف هنوز بودند کسانی که به حرف های گزنوفون گوش می دادند.