کارل پوپر یکی از معدود فلاسفه معاصر است که در زمینههای مختلف تاثیرات مهمی از خود بهجای گذاشته است. در باره تئوری سیاست، سهم او عمدتا منحصر به کتاب «جامعه باز و دشمنانش» میشود. کتاب مذکور تاثیر قابل ملاحظهای داشته ؛ ولی نهفقط به خاطر اینکه توانسته است همه نظریات سیاسی بعد از جنگ جهانی دوم را متاثر کند بلکه به دلیل اینکه حاوی جملاتی ماندنی و مجادلهآمیز درباره تئوری سیاست است که پوپر آن را بر پایه تئوری شناخت خود بنا کرد. یکی از مهمترین مباحثی که پوپر در ضمن اندیشه خود مطرح میکند، بحث ابطالپذیری است؛ نظریهای که سالها مباحث گوناگونی را درباره نظریههای علم سیاست به وجود آورد.
شاید در میان خیل شاعران قبل و بعد از انقلاب اسلامی کمتر شاعری را سراغ داشته باشیم که مقبولیت عام و خاص را درکنار حفظ وجهه اخلاقی و شخصیتی شعر، با هم داشته باشد و با تسلط خویش بر قوالب و سنت شعر ایرانی، در هر سبکی که بنویسد، شاهکار آفریده باشد. بیشک شهریار ملک سخن، در گوشه تنهاییهای عمیق خویش وقتی منظومه «حیدر بابایه سلام» را خلق میکرد، در ناخودآگاهی از احساسی جهانی چنگ زده بود که سابقهاش را در اشعار فارسی او – چون «ای وای مادرم»– نیز خواندهایم. شهریار بعد از کلاسیکهای بزرگ شعر ترکی مثل فضولی و نسیمی حتی نزدیکترهایی مثل علی آقا واحد، شیوه تغزلی قدمایی را همچنان حفظ میکند اما انگار روح «عاصی و روشنی نگار» میرزا علی اکبر صابر است که در امتزاج با نغمههای عاشقانه، شاهکارهایی چون «گئتمه ترسا بالاسی» یا «خان ننه» را میسازد. دغدغههای انسانی او در شعر معاصر ترکی را از چند جهت میتوان به بررسی نشست.
دامنه وسیع علاقه مرحوم زرینکوب موضوع تاریخ و تاریخنگاری، بهخصوص موضوع ایران بود. مرحوم زرینکوب درباره مسائل و موضوعات متعددی تحقیق میکرد اما ازجمله موضوعاتی که از دوره جوانی برایش بسیار اهمیت داشت، مساله ایران بود. البته در بعضی از آثار، ایشان به تاریخ و تمدن اسلام و مسائل مربوط به آن هم پرداخته است. دو کتاب شاخص ایشان یعنی «کارنامه اسلام» و «بامداد اسلام» نیز در این رابطه است. اما کتاب مهمی که زرینکوب بهعنوان اولین کتاب تاریخی به صورت مستقل نوشت و بسیار هم در جامعه ایرانی تاثیرگذار بود، کتاب «دو قرن سکوت» است. البته ایشان بعد از این هم کتابهایی درباره ایران نوشت که گاهی موضوعات نزدیک به هم داشت، مانند «تاریخ ایران بعد از اسلام» که تاریخ ایران را تا بعد از حمله مغول بررسی میکند، بعد از آن «روزگاران» را نوشت که تاریخ ایران را تا دوره مشرووطه بررسی میکند. ایشان موضوع تاریخ ایران را چه به صورت کتابهای مختلف و چه در مقالات خود نقل و بررسی کرده است.
شاهرودی را میتوان شاعری دانست که اشعارش رنگ و بویی اجتماعی دارد، اما پیش از تحلیل این ویژگی در اشعار او، بد نیست توضیحی کوتاه درباره ویژگیهای کلی این نوع شعر بیاید. باید گفت شعر اجتماعی اگرچه مانند شعر سیاسی به حوادث اجتماعی و مردمی اطراف خود بیاعتنا نیست و این حوادث نقش پر رنگی در شکلگیری آن دارند، اما بر خلاف شعر سیاسی، پیش و بیش از آنکه به گفتمانهای سیاسی و گزارههای ایدئولوژیک اختصاص داشته باشد، روابط و مناسبات انسانی را مد نظر قرار میدهد. از همین رو است که شعر اجتماعی میتواند برای مردمانی از هر کجای دنیا خواندنی باشد و آنان با شعر اجتماعی همذاتپنداری خواهند کرد.
روزنامه اختر آغازگر انتشار مطبوعات برونمرزی ایران است که به مدت بیستودو سال، بین سالهای ۱۲۵۴ تا ۱۲۷۵ شمسی، ۱۲۹۲ تا ۱۳۱۳ قمری و ۱۸۷۵ تا ۱۸۹۶ میلادی منتشر شد. نخستین شماره روزنامه اختر در روز پنجشنبه ۱۶ ذیحجه سال ۱۲۹۲ه ق برابر با ۲۳ دی ۱۲۵۴ و۱۳ ژانویه ۱۸۷۶در استانبول(عثمانی سابق) انتشار یافت. روزنامه اختر به تشویق میرزا نجف قلیخان تبریزی، یکی از مأموران دولت ایران در پایتخت عثمانی و با حمایت سفیر ایران در دولت عثمانی، میرزا محسنخان معینالملک و کمک مالی دولت ایران و پشتوانه مالی میرزامهدی تبریزی، تاجر ایرانی مقیم پایتخت عثمانی، تأسیس شد. مؤسس و مدیریت روزنامه با آقا محمدطاهر تبریزی قراچهداغی که در بیستوچهار سالگی براى تجارت از تبریز به استانبول مهاجرت و در آنجا اقامت گزیده بود و سردبیری آن با میرزا نجفعلیخان خویی مترجم و نایب سفارت ایران بود. اختر در آغاز تأسیس، غیر از جمعهها و یکشنبهها، هر روز و پس از مدتی هفتهای دوبار، شنبهها و چهارشنبهها و در سالهای آخر هفتهای یکبار در ۸ صفحه و با چاپ سربی انتشار مییافت. این روزنامه نخستین نشریه فارسیزبان بود که با حروف سربی به چاپ میرسید.
ادبیات پیش رومانتیک با انتشار رمان "پاملا" اثر "ساموئل ریچاردسون" در ۱۷۴۰ آغاز شد. رمانتیسم بیش از اینکه یک جریان ادبی و هنری باشد، مرحلهای ازحساسیت اروپایی است که ابتدا در اواخر قرن ۱۸در انگلستان و آلمان و سپس در ایتالیا، اسپانیا و کشورهای اسکاندیناوی شروع شد. اصطلاح رمانتیک به معنای گفتار و نوشتاری است که تخیل برانگیز بوده و به توصیف مناظر و مکانهای طبیعی، بیان آزاد حساسیتهای انسان و احساسات او میپردازد و تائیدی بر حقوق فردی است.
اگرچه سال های بسیاری از درگذشت حسن تقی زاده گذشته، اما در فضای سیاسی و روشنفکری هنوز نقل ها، گفته ها و قضاوت های بسیاری درباره او بر سر زبان هاست بنابراین می توان گفت تقی زاده برای خود یک تاریخ است. از مشروطه تا مجلس سنا و از تبریز و تهران تا برلین و لندن. او در عمر ۹۲ ساله خود هم در رویدادهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بسیاری دخالت مستقیم و غیرمستقیم داشت و هم در فعالیتش ادوار مختلفی را از سر گذراند و هر دوره بنا بر حسب افکار و احوالش میل به سمتی می کرد و دست به فعالیتی زد. به گونه ای که می توان از چهار تقی زاده سخن گفت و نوشت: تقی زاده آرمان گرا با سری پرشور و زبانی آتشین، تقی زاده میانه رو و عاقل، تقی زاده محقق و پژوهشگر و سرانجام تقی زاده در مقام سیاستمدار کهنه کار. جوانی دوره آرمان گرایی او بود. در میانسالی به اعتدال و میانه روی رسید و هرگاه مجال و فرصت می یافت فعالیت سیاسی می کرد و هرگاه عرصه را بر خود تنگ می دید کنج عافیت می گزید و سرگرم تحقیق و پژوهش در فرهنگ و تمدن ایرانی می شد و در دوره کهنسالی سال های انزوا و حاشیه نشینی اش را در مجلس سنا گذراند.
مسأله مهم اندیشه سیاسی مدرن که ذهن اغلب فیلسوفان سیاسی را به خود مشغول کرده است، مقوله «مشروعیت امر سیاسی» است. این سؤال به معنای خاصِ دنیای مدرنش کاملاً جدید است و در گذشته موضوعیت نداشته است. چرا که در گذشته عموماً «حقیقت» مقولهای عینی و مستقل از اذهان، فرهنگ و موقعیت پنداشته میشد و بر اساس همان حقیقتِ عینی و عام، بایدهای الزامبخش اخلاقی نیز استخراج میشد، تا مبنایی برای مستقر شدن نظم سیاسی و صورتبندیهای نهادی باشد. از این رو چندان در گذشته سؤال و مسألهای با عنوان بحران مشروعیت وجود نداشت. حال این سؤال پیش میآید که چه چیز در دنیای جدید «مشروعیت سیاسی» را به مسأله بدل کرده است؟
یاسپرس از دانشگاه محافظهکار و گریزان از ارتباطات و مباحثه فکری نگران است و معتقد است اگر اعضای دانشگاه، محتاطانه از هم دوری کنند و ارتباط حقیقی به معاشرت اجتماعی صرف بدل شود، دانشگاه دیگر مکان «جستوجوی نامشروط حقیقت» و نماینده حد اعلای نوع بشر نیست، بلکه دستمایه حکومتها در توجیه واقعیت موجود است و این معنایی جز مرگ دانشگاه ندارد. یاسپرس از دانشگاه به عنوان محل گردهمایی پاسداران و دوستداران حقیقت سخن میگوید و به آن وسعت نظر و سعه صدری در ایده دانشگاه معتقد است که حتی میتواند مخالفان را نیز در درون خود پذیرا باشد؛ نه به این شرط که به رنگ جماعت غالب در آیند و دست از افکار خود بشویند، بلکه تنها به این شرط که «مجال دهند عقایدشان به انگیزهای برای تحقیق و پژوهش بدل شوند»
«The Righteous Mind» یا «ذهن نیکوکار» کتاب مهمی از جاناتان هایت، روانشناس اجتماعی و استاد روانشناسی اخلاقی در دانشگاه نیویورک و هاروارد است که نکات بسیار مهمی را درباره محدودیتهای استدلالی بشر عنوان میکند. یکی از نکات بسیار جالب در بحثهای هایت در این کتاب، تلاش او برای رد بحث و نظریه اصلی افلاطون در آغاز «جمهوری» است، جایی که افلاطون سعی میکند نشان دهد چرا یک زندگی منصفانه (اخلاقا خوب) بهتر از یک زندگی غیرمنصفانه (غیراخلاقی) است.