مطالب پیشنهادی

2 Comments

  1. 1

    koorosh

    لازم است جند نظري كوتاه در مورد مقاله فوق اشاره شود
    اولآ عنوان مقاله بنظر نشانگر آنست كه نگارنده مقاله در نگاه ناخودآگاه خويش دچار گونه اي نگاه نژاد پرستانه شده است يا با خوداگاهي كامل قصد معيني بر تفكيك انسانها به نوع متوسط بالا و پايين دارد!
    چنين تقسيم بندي بين انسانها اساسا نشان دهنده نوعي فاشيسم است كه اخرين شكلهاي عريان آن در اپارتايد افريقاي جنوبي به اضمحلال رفته است!
    ثانيآ توجيح بسيار غير فني كه در اين مقاله در خصوص موجه جلوه دادن حكومتهاي ديكتاتو در خصوص امنيت در جوامع تحت ديكتاتوري ارايه شده تنها مغلطعه اي كودكانه بيش نيست. چرا كه بنظر ميرسد اساسآ امنيت در تعريف مولف مثال امنيت انسان عهد حجر است كه لازم بود خويش را بگونه اي از گزند حيوانات درنده يا انسانهاي همنوع ديگر خودش حفاظت نمايد! جالب اينجاست كه مولف مقاله حكومت هايي مثل صدام حسين را داراي توان پوشش امنيت براي جامعه عراق دوران صدام ميداند! اين يكي از بزگترين چاههايي است كه ميتواند هر فرد كوته فكري در تحليل و توجيح مشكلات فردي يا اجتماعي خود بداخل آن بيفتد! بهتر بود ابتدا مولف تعريف روشني از تفسير خويش از امنيت بازمي نمود و سپس به مثال آوري امنيت از دوران عراق صدام حسين مي پرداخت! بنظرميرسد مولف مقاله حداقل ناخوداگاهآ هم آغوشي فكري بسيار نزديكي با ديكتاتوري نژادپرستي و مكاتب سياسي فاشيستي يا شبيه آن دارد!
    جالب اينجاست كه نويسنده در فهواي كلام خود بطور شديدي تمايل به ابراز خويش بگونه اي روشنفكرانه هم دارد! متاسفانه وقتي اين روزها در بازار نشر مقالات علوم انساني توجهي به سواد و سوابق فكري مولفين مقالات نميگردد مولفيني با ريشه هاي كاملا انحرافي و يا افرادي كاملآ بيسواد تحت عنوان مقاله در يك مجله يا روز نامه براي جلب توجه خود مبادرت به درج سطوري ميكنند كه اگر از خود انها پرسيده شود چه جيزي ميخواستند بيان كنند خود توان جواب دادن ندارند!!
    جاي بسي تاسف كه چنين افراد غير متخصص و يا بيمار فكري به نشريات فرهنگي كشور راه پيدا نموده اند! با اميد به روزي كه فضاي نشريات فرهنگي كشور به بلوغي رسد كه از نشر گزافه گوييهاي بي سرو تهي كه فقط نتيجه ان اتلاف وقت و بداموزيهاي كودكانه اي بيش نيست جلوگيري شود.

    Reply
    1. 1.1

      سعید تراشیون

      با عرض سلام به منتقد محترم
      نخست آنکه ای کاش به جای تهمت بی سوادی به دیگران زدن صرفا نظرات خود را عنوان فرموده و به نقد علمی مقاله می پرداختید. اگر با این مقاله حکم به بی سوادی و بیماری فکری مولف داده اید شاید می بایست انصاف علمی خود را بازبینی کنید.
      اما در ادامه معمولا یکی از مشکلات نگاه ایدئولوژیک به مسائل این است که تفاوت مقالات توصیفی و تجویزی را درک نمی کنند. من در مقاله مذکور نه کسی را توجیه کرده ام و نه حکومتی را تجویز. تنها سخن من این بوده که انسانها بنا بر طبیعت خود اولویتهایی دارند که شعارهای روشنفکری تغییری در این واقعیت ایجاد نمی کند. اگر امروزه با نگاهی واقع بینانه پینوشه را حکومتی کارآمد می دانند و آلنده را پوپولیستی بی ارزش به همین خاطر است.آلنده با شعارهای سطحی تورم سه رقمی برای کشور خود به ارمغان آورد اما پینوشه شیلی را به مرفه ترین کشور آمریکای لاتین بدل نمود. آزادی سیاسی تنها وسیله ای است برای اقلیتی محدود اما آنچه که برای عموم مردم اهمیت دارد امنیت، رفاه و آزادیهای شخصی است.

      Reply

نظر خود را دربارۀ این مطلب بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

انتشار مقاله از سایت نصور در رسانه های دیگر بدون لینک منبع روا نیست.